#مربا#مربابه#قرارگروهی_دوستانه❤آشپزی به وقت عشق ❤
❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞❤
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺
🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم واهلک اعداهم 🌸
سلااااااااااااااااااااااااااااااااام عشقولیا 🖐🏻❤❤❤من اومدم 😍
بامربای به اومدم
بادستورپخت فرشته جانم اومدم (فرشته خانم صادقیان )
یک مربای دلپذیر
بایک دستورپخت بینظیر
میشه یک صبحانه همه پذیر
پاشو پاشو خاااااااااااااااااااانم خونه کدبانوی هنرمند تا به توی بازارتموم نشده دست بکارشو واین مربای جانانه رودرست کن برای اهل منزل بابا جان همه خسته شدندازصبحانه تکراری کمی تنوع بدیم به سفره صبحانه 😋😋😋💪🏻💪🏻💪🏻
من آخرپخت مربا کمی هم گردوی نگینی شده ریختم توی مربا ودیگه نگو مربا بگو بمب انرژی 😋😋😋💪🏻💪🏻💪🏻
ممنونم از فرشته جانم که مثل یک فرشته مهربان ازهرانگشتش هزاران هنرتراوش میکنه .عزیزجانم دستورپختت عالی ودرجه یک بود.ان شاءالله که زندگیت به شیرینی مربا گل نازنینم 😘
واما لینک دستورپخت تصویری فرشته بانوی هنرمند👇🏻👇🏻😍
مربا به
https://sarashpazpapion.com/picture/65537de8bbdf2f12209a144f81b0668d
❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞
❤️🔥
#تلنگر🧐🧐🧐زلزله تقریبا" ده ثانیه احساس شد. اما میلیون ها نفر به خیابان ریختند. نیمه برهنه، با دست خالی ، بدون سوئیچ ماشین، سند خانه، دسته چک و حتی مدارک شناسایی... میلیون ها نفر همه آن چیزهایی که یک عمر برای داشتن شان جنگیدند، عرق ریختند یا خون دیگران را در شیشه کردند را بدون لحظه ای درنگ رها کردند و فقط جان ناقابل را برداشتند و به خیابان زدند...
میلیون ها زن طلاهای عزیزشان، چکمه هایی که روزها پاساژها را برای خریدن شان وجب کرده بودند، یخچالی که دوستش داشتند، دکوری که ده بار برای چه جور چیدنش با همسرشان جوری بحث کرده بودند انگار مهمترین اتفاق زندگی است، غذایی که برای پختنش از صبح زحمت کشیده بودند... را از یاد بردند و گریختند.
میلیون ها نفر حتی یادشان رفت کی هستند؟ تا دقایقی پدر و مادر و همسر و فرزند و معشوقه از یادشان رفت. همه آن چیزهایی که یک روز با اطمینان می گفتند امکان نداره یه ثانیه از یادم بره!
هیچکس به فکر این نبود که فلان لباس مارک، فلان کفش گران قیمتش را با خودش بردارد. یا حتی مدرک تحصیلی و حکم انتصاب به عنوان مدیر فلان جای مهم که برایش زیرآب صدها نفر را زده بود، بدون وضو رفته بود صف اول نماز جماعت اداره، حاجی فلانی سفارشش کرده بود ... میلیون ها نفر فقط فرار کردند، از ترس فرو ریختن سقفی که برای خریدنش، برای اجاره کردنش، برای پرداخت قسط هایش روزها و شب ها زحمت کشیده بودند.... از ترس سقفی که بخشی از عمر و سلامتی شان را برای داشتنش حراج کرده بودند.
آن چند دقیقه محشر بود. میزان شجاعت آدم ها، میزان عشق و وفاداری شان به خانواده، میزان ادعاهایشان حداقل به خودشان و اطرافیان شان ثابت شد.
تلخ بود اما آن چند ثانیه را دوست دارم. برای اینکه هزاران بار در ذهنم با آن مواجه شده ام، اینکه تا دقیقه دیگر هیچکدام مان ممکن است نباشیم. اینکه مرگ به اندازه زندگی واقعیت دارد.
درس عبرتی بود برای ما که عبرت نمی گیریم. مایی که بعد از آرام شدن نسبی اوضاع دوباره همان موجودی می شویم که بودیم.
❤️🔥💀☠️💀☠️💀☠️💀☠️💀☠️❤️🔥
💚🤲🏻الهی اللّهُمَّ عجل لولیک الفرج بحق بانوزینب کبری (س)🤲🏻💚